«چون مهران حرامزاده سخن تمام بگفت شغال پیل زور بانگ بر مهران زد و گفت ای بد فعل بدکردار، این همه فتنه در جهان افکندی و آشوب انگیختی و خلقی از جان برآوردی اکنون آمدی با مکر و حیلت تا ما را به دست تیغ باز دهی و دختر از دست ما بیرون آوری و...اگر نه آن بودی که به رسولی آمده ای و دیگر در خدمت ارغون پهلوان بی حرمتی نشاید کردن بفرمودمی تا و را پاره پاره کردندی، تو حرامزادۀ سگ.
مهران چون سخن بشنید در کار فرو ماند خود را خجل نکرد . چنان گرفت که نه با وی گوید. روی به ارغون کرد و گفت ای پهلوان، شغال به هر چه گوید معذور است از آنکه برنجیده است از ما.»
ص 145- ج 1
جوانمردی: رفتار با فرستاده، حرمت میزبان را نگاه داشتن
راوی و عیاران مهران را با صفت حرامزاده همراه می کنند . مهران وزیر فغفور بسیار حیله گر و دسیسه چین است و بسیار خوب روش و منش عیاران را می شناسد . در اینجا واکنش مهران پس از این همه دشنام خوردن از دید روانشناسانه قابل بررسی است.