سمک عیّار

یادداشت های کلاس «سمک عیار» دکتر ساقی گازرانی

سمک عیّار

یادداشت های کلاس «سمک عیار» دکتر ساقی گازرانی

طنز در سمک عیار

سمک و آتشک برای دزدیدن دلارام به سرای شاه ماچین می روند و پس از بالا بردن دلارام و صندوق آلات موسیقی سمک از آن بالا به آتشک می گوید همانجا باش و شرابداری شاه را بکن.

آتشک ترسید و گفت و من کجا و شرابداری کجا؟و اگر مرا ببینند می کشند. 

سمک در پاسخ می گوید تو را نمی توانم با معتمد شاه رها کنم و اگر پیش تو رها کنم کار دگرگونه شود.

آتشک التماس می کند و سمک به خنده می افتد و می گوید: تو را به جان می آزمودم . نمیدانی که من تو را به جان رها نکنم؟