سمک عیّار

یادداشت های کلاس «سمک عیار» دکتر ساقی گازرانی

سمک عیّار

یادداشت های کلاس «سمک عیار» دکتر ساقی گازرانی

پرسش بی جا

مهرویه  نبَاش از سمک پرسید این زر ار کجا آورده ای؟ سمک عیار در پاسخ گفت:

بر تو پرسیدن نیست که جوانمردان از احوال کس نپرسند مگر خود بگویند.

دروغ نگفتن

جوانمردان دروغ نگویند ، اگر سر ایشان در آن کار برود.

سمک

نگاهداشت خود در برابر هوا و هوس

خورشید شاه  در شکل دل افروز با مه پری تنها شد:

دختر شاه در حجره خفته، شاهزاده بنشسته جوانمردی نگاهداشت و با او به دیدار قناعت کرد.

ج1 ص 58

جان فدا کردن


روح افزا: جوانمردی  در شان فرخ روز آمده است که جان خود را پیش کش ِ خورشید شاه کرده است.

ص 48


جوانمردی زنان

سمک از روح افزا می پرسد: دانی که جوانمردی چیست و پیشۀ کیست؟

روح افزا: جوانمردی از آنِ جوانمردان است  و اگر زنی جوانمردی کند مرد آنست.

ص 47 ج 1


روح افزا: از جوانمردی به کمال دارم که اگر کسی را کار افتد و به من حاجت آرد  من جان پیش او سپر کنم، و منت بر جان دارم ، و بدو یار باشم و اگر کسی در زینهار من آید به جان از دست ندهم تا جانم باشد و هرگز راز کسی با کس نگویم و سرّ او را آشکار نکنم.

ص 48 ج 1